دکتر علی عبدالهی
داستان من در توسعه نظریه سیمرغ:
چندین سال هست که کشف طرز عملکرد جهان در اینکه چطوری بعضیا به خواستههای بزرگشون میرسن، هدف شبانهروزی زندگیم شده! اول به مرتبطترین رشته با موفقیت یعنی مدیریت وارد شدم. و تحصیلِ دانش رو تا آخر دکتریِ مدیریت ادامه دادم؛ و زمانی که احساس کردم اصل مفوم دانش مدیریت و زیربناهاش رو در دانشگاههای ایران و اروپا یاد گرفتهام، شروع به آموزششون در دانشگاههایی مثل دانشگاه تهران و شهید بهشتی و علامه طباطبایی به دانشجوهای دکتری و ارشد کردم! همچنین همزمان دستاوردهای فکریمو اجرایی میکردم و برای کارخونهها، شرکتها و سازمانهای زیادی کار کارشناسی کردم (کارهایی مثل بازاریابی، برنامهریزی راهبردی، ساختار و سیستم سازمانی) و یا بصورت حرفهای بهشون مشاوره مدیریت دادم. در ضمن برای رسیدن به این هدفم به دانش مدیریت اکتفا نکردم و در کنارش به مطالعه قرآن، روانشناسی، علوم تصمیمگیری، علوم شناختی، فلسفه اسلامی و فلسفه غرب تمرکز کردم.
سطح اشتیاقم آنچنان زیاد بود که مثلا یه جایی متوجه شدم که در قرآن قواعدی جهانی برای موفق شدن بیان شده. چیزهایی بهشون سنتهای الهی میگن! پس برای فهم بهتر قرآن لازم بود کل آیاتی که مربوط به یک موضوع رو درون ذهنم حاضر داشته باشم... و برای همین هدف رفتم حافظ کل قرآن شدم! و نتیجهش شد رساله دکتریِ مدیریتیم که از یک طرف در ایران و اروپا کار علمیشو کرده بودم و از طرف دیگه با آگاهیهای قرآنی غنیسازی کردم و شد «برترین رساله قرآنی کشور» (از اینجا میتونین در خبرگزاری بخونین)
من، دکتر علی عبدالهی نیسیانی یک عضو هیات علمی، پژوهشگر و مدرس رشته مدیریت در دانشگاه هستم. تخصص اصلیم مدیریت استراتژیک رفتاری و سیاستگذاری هستند.
در سال 1388 به یک سازمان غولآسای-با بودجه عمومی و- چندین دانشگاه و پژوهشگاه و موسسه زیرمجموعهش به عنوان کارشناس راهبردی وارد شدم و اصل مسئله محوری رو برای برنامهریزی راهبردی کل اون سازمان پیشنهاد کردم. حتی جلسه همفکری که با دوستانم برای نامگذاری این اصل داشتم رو به خاطر میارم. یعنی قبل از این زمان «عنوان مسئله محوری» به عنوان اصطلاح تخصصی مدیریتی به هیچ وجه مطرح نشده بود و حتی در منابع انگلیسی هم معادلی وجود نداشت! این اصل میگفت که تمرکز اصلیتو بگذار روی چیزی که هدف اصلیته و تمرکز و هزینه رو از تمام چیزهای خوبِ دیگه حتی با هر هزینهای بردار (توضیح بیشتر مسئله محوری). این ایده در اون سازمان خیلی تحول ایجاد کرد و در نظر مدیرانش مفید و موثر آمد که هنوز هم این رویکرد با قدرت در آنجا ادامه داره. به همین خاطر از طریق مدیران و کارشناسان همون سازمان بود که عنوان مسئله محوری در سطح عالی کشور، اول در بیت رهبری و سپس در نهاد ریاست جمهوری و وزارتخانهها مطرح شد. و اینگونه پیش رفت که حتی برنامه پنجم توسعه مبتنی بر این اصلِ نظریه سیمرغ نوشته شد. و چندین جشنواره و همایش ملّی به اسم این اصل هم برگزار شد.
اما موفقیتهای مسئله محوری یک چشمه از نظریه سیمرغ بوده که مدیران این قدر صبوری نکردند که بقیه 9 اصل دیگه رو ببینند و به همان اکتفا نمودند! اینها ده اصلین که پایههای موفقیت رو بر اساس میکانیزم جهان و سنتهای الهی تضمین می کنند. این گونه بود که نظریه سیمرغ در مسیر طولانی مطالعاتی-تجربی کم کم شکل امروزی شو یافته رو تونستم بعنوان یک نگاه جمعبندی کننده و کاربردی با کمک تئوریهای علمی مدیریتی و استراتژی، روانشناسی، علوم شناختی، فلسفی و از همه مهمتر بوسیله قوانین جهانشمول ذکر شده در آگاهیهای قرآنی به تدریج نهایی کنم.
این نظریه بیان میکنه که چطور اجزای درونِ فکر و نفس ما اتفاقات بیرونی رو میسازند! و برای مدیریت رخدادهای پیرامونمون راهکار میده!
تاکنون بالغ بر ده هزار میلیارد تومن مستقیما یا تحت نظر خودم، مبتنی بر تکنیکها و ایدههای نظریه سیمرغ برای سازمانها راهبرد تهیه شدهاند! بعلاوه، شما میتوانید -با برآورد خودتان- درصدی از 5 سال بودجه کل کشور رو به این مبلغ اضافه نمایید! چون برنامه پنجم توسعه کشور مبتنی بر اصل مسئله محوری (یکی از تکنیکهای نظریه سیمرغ) نوشته شده و من مطمئن نیستم که برنامههای توسعه کشور چند درصد عملیاتی میشوند. ولی حتی برآورد 10% هم مبلغی غولآسایی میشه. (با کلیک در اینجا میتونید برنامه مصوّب هیئت وزیران با رویکرد مسئله محوری را به تفکیک هر وزارتخانه و دستگاه مشاهده کنید)
مجموع این مبالغ، در حکم اعتبار برای نظریه سیمرغ هست که نشان میده راهکارهای این نظریه از سازمانهای سطح بالای حکومتی گرفته (همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) تا شرکتهای غول خصوصی بین المللی (مثلا پترو روها) و بسیاری شرکتهای متوسط و کوچکتر و استارت آپی در زمینه IT و مانند اینها کمک کردهاند.
خاطره بازی:
بعد از دفاع رساله دکتریم! با دو استاد بزرگم، دو چهره ماندگار دانش مدیریت کشور: پروفسور علی رضائیان و پروفسور سید مهدی الوانی
دانشگاه سوربن پاریس (1393)
تدریس مدیریت در دانشگاه تهران (سال 1394)