عنوان: بودجه ریزی دموکراتیک
🤷♂️مساله: آنقدر اداره هیولای دولت غیرقابل پیشبینی و سهمگینه که هیچ "برنامه بودجهای" نه پیشبینیهاش قابل قبول درمیاد و نه معیار قابل دفاعی داره... تهشو بگم! برنامه بودجه ما ناخواسته ولی عملا روی سلیقهها، چانهزنیها و معیارهای بینهایت متعدد و غیرمنسجم انجام میشه که از طرف هزاران نفر تحمیل میشه... میدونستین یه پست دولتی رایج داریم که به فلان کارمند تو تهران خونه و اقامت میدن تا با مجلسیآدم رفیق بشه آخر سالی بودجه بیشتری برای سازمانش بگیره؟! قبل اینکه محکوم کنید بدونید مجبورن اینکارا رو بکنن و میگن راه دیگهای ندارن!!
💪پشتیبان نظری: اصل عدم تمرکز، نظریه ابهامگریزی
👈🏻تجویز: اولش پستِ مالیات (#سیمرغ۱۴۰) رو یادتون بیاد که این پست در ادامه اونه! مردم مثل انتخاب رشته کنکور، میرفتن اولویتهای تخصیص مالیاتشونو تعیین و فهرست میکردن. میتونستن در یک سامانه به یک موضوع عمومی مثل اشتغالزایی یا یک پروژه مشخص ملی یا محلّی مثل بزرگراه تهرانشمال یا یک سازمان و نهاد مثل سازمان ثبت احوال مالیاتشونو تخصیص بدن با اولویتبندی
حالا از طرف دولت بودجه هر سازمان مثل ظرفیت دانشگاهها میمونه! یعنی دولت میاد سقف بودجه مورد نیاز ماهیانه هر مشکل یا سازمانو تعیین میکنه (سیاست بودجه) و معلوم میکنه که اگه چنین بودجهای با مالیات مردمی تامین نشد بقیهش از کدام محل مثل گذشته تامین بشه...
خب اینطوری مردمی که در طیّ سال دارن معامله میکنن بتدریج مالیاتشونم میدن. و اینطوری مالیات شخص شما به سازمان مدّ نظرتون اگه سقف بودجهش پر نشده بود تخصیص پیدا میکنه وگرنه میره سراغ اولویت بعدی!
اینا همه تو یه سامانه انجام میشن و دولت میتونه نظر کارشناسی اولویتهاشو به مردم اعلام کنه و این مردمن که میتونن گوش کنن یا نه!
بقیه درآمدهای دولت هم با معیار وزن اولویت گذاری مردم برنامهریزیِ بودجه میشه... مثلا مردم از یه سازمان ناراضین و اولویت پایینی بهش دادن و یا برعکس، دولت اینو معیار بودجه بندی در درآمدهای نفتیشم بگذاره🌹🌹
اگه میخواهید کاملتر و منسجم در مورد "مدیریت استراتژیک سیمرغی" بدونین توصیه میکنم حتما جلسه دوازدهم و سیزدهم از "دوره مدیریت استراتژیک پیشرفته" رو تهیه کنید😊
دیدگاه خود را بنویسید