عنوان ایده تحولی: احیای نخست وزیری بدون ریاستجمهوری
🤷♂️مساله:
سکانس اول: همه میدونیم که در حادثه منا هیچکدوم از حاجیهایی که همدیگه رو خفه کردند مقصر نبودن! بلکه مقصر "ساختار شرایطی" بود که باعث شد اون حاجیها به "له کردن همدیگه سوق داده بشن"! بقول مدیریتیا! "این ساختاره که در میانمدت رفتارها رو ایجاد میکنه نه نیتها"
سکانس دوم: تمامی رییس جمهورهای قبلی ما اگه در این انتخابات شرکت میکردن ردّ صلاحیت میشدن! این بخاطر اصطکاکهایی بود که ظاهرا اون افراد ایجاد کردن ولی اساسا جایگاه ریاست جمهور اینطوریه که فضا رو پرتنش میکنه... اول انقلابم رییسجمهور و نخستوزیر داشتیم که همین تنشها فراوون بود و اومدن نخستوزیری رو حذف کردن تا مشکل حل بشه! اما نشد!
🤓👈🏻تحلیل و تجویز راهبردی: احیای نخستوزیری بدون نهاد ریاستجهوری! الان بیشتر کشورهای مرفه و موفق دنیا در حکمرانی، رییس جمهور ندارن!! کشورهای اسکاندیناوی، آلمان، سویس و ژاپن و ... رو ببینید!
برای ماهم یه حاکم ثابت برای اتحاد مملکت در اوقات مبادا+ نخستوزیر منتخب مجلس بهتره... اصولا جمعآوری رای کل ملت برای انتخاب یه رییس جمهور و بعدش اگه ناکارآمد بود استیضاح خودش و کابینهش هزینه زیادی به مملکت وارد میکنه... تازه این منتخب ملت احساس مسئولیت بیش از اختیاراتش هم میکنه (که درسته)
ولی نخستوزیرِ منتخب یه پیمانکار موقته که به مجلس هم پاسخگوتره (و واقعا مجلسو در راس امور میبینه)! ضمنا دیگه به اندازه رییسجمهور با بقیه تنش نداره! و چون منتخب ملت نیست به محضاینکه جلوی مشکلات کمآورد، تیمش رو براحتی عوض میکنن و بست نمیشینیم تا آخر دورهش تحملش کنیم
درضمن، این ایده مثل بقیه ایدههام در کلماتی محدود نوشته شدن. پس من سعی میکنم اینجا اصل ایده رو بگم و پیامدهاشو بسپارم به پرسوجوهای بعدی فرد علاقمند. مثلا اینکه نخستوزیری در حالت ایدهآلش نیاز به حزب داره یا اینکه مجلسهای ما معمولا تکحزبین و چطور عملیاتیش کنیم پاسخهای دردسترستری دارن
🌺🌺
اگه میخواهید کاملتر و منسجم در مورد "مدیریت استراتژیک سیمرغی" بدونین توصیه میکنم حتما جلسه دوازدهم و سیزدهم از "دوره مدیریت استراتژیک پیشرفته" رو تهیه کنید😊
دیدگاه خود را بنویسید