یه case study
تصور کنید پیامبر ص رو در سال دهم از زمان بعثتش... او ده ساله که داره کسانیکه جز آفتاب و بیابون و شتر چیزی ندیدن رو به پرستش خدایی که نمیشه دیدش و شنیدش دعوت میکنه... معجزهای هم نداره، جز حرفهایی جذاب که میگه قرآنه... الآنم سه ساله که در یک بیابون بی آب و علف، خودش و خانوادهش رو زندانی کردن... در شعب ابیطالب حتی سایه هم نداشتن!!... این سه سال فقط به این دلیل نکشتنش که ابوطالب حامیش بوده... اما بدتر اینکه در همین سال همسرش که حامی مالیش بود و ابوطالب که حامی جانش بود هم وفات میکنن... شرایط خطرناکه... میره جاش رو از مکه عوض کنه... پس به طائف میره... روشش جواب نداد... در طائف به بچهها میگن با سنگ دنبالش کنید... روحیه پیامبر لطیف بوده و طرد شدنشو با کودکان، تلخترین روز زندگیش یاد میکنه!...
اینجای زندگی پیامبر دیگه نباید امیدی باشه... نه معجزهای فیزیکی، نه حامی مالی و جانی و نه حتی جایی برای زندگی... پیامبر توی بنبسته و داره شمع پیامبریش خاموش میشه...
اینا رو گفتم که ببینیم راه حل پیامبر چه بود؟... تکنیک صبر!!... یعنی حالشو تو چنین سختیهایی خوب نگه داشت... و باورهاشو مدیریت کرد... نتیجه صبر اینه جهان مجبور میشه بنفع تو عوض بشه... اینطوری که اتفاقی شش نفر از یثرب از سخنان پیامبر خوششون میاد... اینقدر جذبش میشن که یه معامله تمام سود با پیامبر میکنن... اگه اختلاف بین دو قبیله شهر ما رو حل کنی، ما مسلمون میشیم و اونجا هم شهر تو "مدینه النبی" میشه!!
۱۴۴۱ سال پیش در چنین روزی پیامبر نتیجه تکنیک صبرشو دید و از شهر تولدش به شهر واقعی خودش هجرت کرد... صبر پیامبر دیدنی نبود ولی مسلمونا اهمیتشو حس میکردن... و بخاطر همین هجرت پیامبر رو گذاشتن مبدا تاریخشون... ما میگیم هجری قمری تا یادمون بمونه صبر همیشه معجزه میکنه...
پینوشتها🖍: ۱. صبر، تحمل نیست... صبر، رهاییه ولی تحمل آخر اسیریه!
۲. تکنیک صبر با همون سه متغیر اصلی جهان ما رو عوض میکنه... یعنی کانون توجه رو از بدیها برمیداره، و حس و باورهای خوب رو حفظ میکنه
اگه میخواهید کاملتر و منسجم در مورد "آیه های سیمرغی" بدونین توصیه میکنم حتما جلسه پنجم از "دوره مدیریت استراتژیک پیشرفته" رو تهیه کنید😊
بله، میخواهم جلسه پنجم دوره مدیریت استراتژیک رو داشته باشم... برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید
دیدگاه خود را بنویسید